انگار کسی سیگارش را میان سرنوشت ما خاموش کرده است...
درباره من
سلام دوستان گل من...
فاطیما هستم. متولد بیست آذر شصت وسه...پائیزی و گاهی پائیزی ترین. دنیای خیالی قشنگی دارم اونقدر قشنگ که تو خوابم نمی بینم!!! و بیداری بی شک بدترین درده وقتی هر لحظه اش باورت می شه که باید از سهم خودت بگذری! این منم و این خوابم و این بیداریم و شاید همینه تموم زندگیم...
ادامه...
سلام ... مدتها بود که این وب باز نمیشد به روی من .... و بارها آمدم و هر چه میکردم گشایشی اتفاق نمی افتاد .
طعم نوشته های تو را مثل همیشه دوست دارم فاطیمای عزیز
و چقدر دلم گرفت که وقتی از جای خالی پدر نوشتی ... موجودی که هرگز در زندگی یک انسان تکرار نخواهد شد و جایش را هیچ مردی پر نخواهد کرد . روحشان شاد و آرام باد
بابای عزیزم سالهاست که هفت سینم تو را کم دارد... روحت شاد
...فاطیمای بابا...
منم سالهاست که بهار ندارم.
سلام ... مدتها بود که این وب باز نمیشد به روی من .... و بارها آمدم و هر چه میکردم گشایشی اتفاق نمی افتاد .
طعم نوشته های تو را مثل همیشه دوست دارم فاطیمای عزیز
و چقدر دلم گرفت که وقتی از جای خالی پدر نوشتی ... موجودی که هرگز در زندگی یک انسان تکرار نخواهد شد و جایش را هیچ مردی پر نخواهد کرد . روحشان شاد و آرام باد
خدایش بیامرزد...
سلام